مرتضی ممیز
عضواطلاعات عمومی
نام | مرتضی |
نام خانوادگی | ممیز |
نام کاربری (انگلیسی) | mortezamomayez |
بیوگرافی
زندگی نامه (بیوگرافی) | مرتضی ممیز، یکی از بنیانگذاران رشته گرافیک در دانشکده هنرهای زیبا و انجمن صنفی گرافیک ایران، به لقب “پدر گرافیک ایران” شناخته میشود. او با نوآوریهای فراوان و بهرهگیری از تکنیکهای جدید، به یک گرافیست مولف و دارای سبکی خاص تبدیل شد. ابداعات او تفکرات رایج در جامعه را نسبت به رشته گرافیک تغییر داد. در ادامه، با زندگینامهی هنرمندی به نام مرتضی ممیز، بنیانگذار گرافیک معاصر ایران، آشنا خواهید شد. تحصیلات مرتضی ممیز در دورههای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۴ به تحصیل در رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران پرداخت و سرانجام در سن ۲۹ سالگی موفق به کسب مدرک کارشناسی شد. دلیل تأخیر در اخذ مدرک او میتواند از طریق مشغولیت در آتلیه بهرامی روشن شود. ممیز در آتلیه بهرامی، اولین پروژههای حرفهای خود را انجام داد، از جمله طراحی جلد کتاب و لوگوی خود. این تجربه، در حالی که هنوز دانشجوی نقاشی بود، وی را به عرصه گرافیک وارد کرد. پس از اتمام دوره کارشناسی، مرتضی ممیز به فرانسه رفت و در مدرسه هنرهای تزئینی پاریس در رشته طراحی غرفه و معماری داخلی تحصیل کرد. دوستان و همکاران مرتضی ممیز مرتضی ممیز در زمان تحصیل و فعالیتهای حرفهای خود با هنرمندانی بزرگ مانند سهراب سپهری، آیدین آغداشلو، محمد احصایی، پرویز کلانتری و چنگیز شهوق آشنا شد. این هنرمندان نمایانگر نسل طلایی هنرهای تجسمی معاصر ایران بودند و همکاریهای ممیز با آنها او را به عنوان یکی از بزرگترین گرافیستهای ایران تثبیت کرد. ازدواج در پاریس، مرتضی ممیز با همکار و آیندهی همسرش، فیروزه صابری آشنا شد. فیروزه صابری یک دانشآموخته ادبیات فرانسه بود و در زمینه کلاژهای پارچهای فعالیت میکرد. متأسفانه، او در سال ۷۵ به دلیل ابتلا به سرطان از دنیا رفت. بازگشت به ایران و تأسیس رشته گرافیک در دانشگاه پس از بازگشت به ایران، مرتضی ممیز طرح ایجاد رشته گرافیک در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران را مطرح کرد که با پذیرش مقامات دانشکده به اجرا درآمد. او در طول سالها تدریس در این دانشکده و سپس در دانشکده هنرهای تزئینی و دانشگاه فارابی فعالیت کرد و دانش خود را به دانشجویان منتقل کرد. او رشته گرافیک را به عنوان یک رشته مستقل و خلاقانه معرفی کرد و مسیر جدیدی را برای دانشجویان هنر ایران باز کرد. آشنایی با شاملو و همکاری در مجله کتاب هفته یکی از افرادی که در دوران حرفهای مرتضی ممیز با وی آشنا شد، احمد شاملو، پدر شعر سپید بود. در دهه ۴۰، گرافیستها در مجلات به عنوان تکنیسینهایی فعال بودند و فعالیتهای آنها معمولاً خلاقانه نبود. در آن زمان، احمد شاملو مجله “کتاب هفته” را منتشر میکرد و از مرتضی ممیز دعوت به همکاری در طراحی و تصویرگری مجله نمود. این همکاری اهمیت زیادی در زندگی حرفهای ممیز داشت و وی را به عنوان یک گرافیست با سبک منحصر به فرد در جامعه هنری و فرهنگی شناخته و تثبیت کرد. از آن پس، ممیز به عنوان الگویی برای گرافیستهای جوان در ایران شناخته میشد. نظرات موافقان و منتقدان مرتضی ممیز اگر چه مرتضی ممیز یکی از برجستهترین هنرمندان گرافیک ایران بوده و آثار بسیاری خلق کرده است که به شناختهشدگی وی کمک کردهاند، اما همچون هر هنرمند دیگری، او نیز مواجه به انتقادات بوده است. این انتقادات به مواردی مختلف مرتبط میشوند، از جمله: 1. تغییرات در روند گرافیک ایران: برخی از منتقدان ممیز معتقدند که تغییراتی که او در روند گرافیک ایران ایجاد کرده، به نوعی از جنبههای سنتی و مرسوم این رشته هنری کاسته و به سمت تکنیکهای جدید و آزادتر رفته است. این تغییرات ممکن است به نظر برخی به شکلها و استایلهای جدیدتر و آزادتر وارد شده باشند که ممیز به عنوان یک گرافیست مولف و سازنده به آنها پیشنهاد داده است. 2. مسائل مدیریتی: به عنوان یک مدیر و مسئول تدریس در دانشکدهها و هنرستانها، ممیز باید با مسائل مدیریتی و آموزشی مختلف روبهرو شده است. انتقاداتی ممکن است به عنوان مسائل مدیریتی در دورههای تدریس و رهبریاش مطرح شده باشند. تنوع در آثار: برخی از منتقدان ممیز ممکن است انتقاد کنند که تنوع کافی در آثار وی وجود ندارد یا که ممیز به تمام ابعاد و انواع گرافیک توجه کافی نکرده است. از سوی دیگر، موافقان ممیز نیز به وی نگاههای مثبت دارند و از دستاوردها و افتخارات وی سخن میگویند. این افراد ممکن است به مواردی اشاره کنند از جمله: تأسیس رشته گرافیک در دانشگاه: ممیز تأسیس رشته گرافیک در دانشگاه تهران را پیشنهاد داده و این اقدام به تربیت نسلهای جدید گرافیستها در ایران کمک کرده است. برگزاری نمایشگاهها و جشنوارهها: ممیز نمایشگاهها و جشنوارههای بسیاری در ایران و خارج از کشور برگزار کرده و تبادل فرهنگی و هنری را ترویج کرده است. افتخارات و جوایز: وی دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه بهترین طراحی کتاب کودک را به دست آورده است که نشان از تواناییهای هنری و طراحی او دارد. مرتضی ممیز با وجود انتقادات و مخالفان، به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین گرافیستهای ایران شناخته میشود و میراث هنری و فرهنگی وی برای جامعه هنری ایران بسیار ارزشمند است. تاریخ هنر ایران پر از نامهای معتبری است که اثراتی بر جا گذاشتهاند. برخی از آنها به دلیل استعدادهای شگفتانگیزشان، برخی به دلیل ایجاد سبکها و مکتبهای جدید در هنر. مرتضی ممیز، مانند دیگران، یکی از آن اسامی برجسته است که به عنوان پدر گرافیک ایران شناخته میشود. تایید او به عنوان پدر گرافیک ایران از آن جهت نیست که او لوگوها و نمادهای مشهوری برای ایران طراحی کرده باشد، بلکه به خاطر مشارکت فراوان و دستاوردهای بزرگش در عرصهی طراحی، پوستر و نگارش مقالات است. مرتضی ممیز نمایانگر گرافیک نوین است، چرا که او توانسته است این هنر را از یک تکنیک ساده در مجلات دهه ۴۰ به یک رشتهی چند وجهی و خلاقانه تبدیل کند. وی به عنوان کسی شناخته میشود که راهی نو برای هنرمندان نسلهای آینده در ایران باز کرده است. زمان کودکی و نوجوانی مرتضی ممیز، هنرمند گرافیک، تصویرگر و پژوهشگر هنر، در تاریخ چهارم شهریور ۱۳۱۵ در محلهی مولوی تهران متولد شد. پدرش محمدعلی و مادرش خانم کوچک نام داشتند. استعداد و تابعیت وی در زمینهی هنر و طراحی از سنین کودکی آشکار بود. در دوران نوجوانی، مرتضی ممیز از طریق کتابخانهای که به سفارت لهستان وابسته بود، با مجلات لهستانی و جهانی گرافیک آشنا شد. در آن دوران، هنر لهستان در اوج خود بود و از سبکهای معمولی در اروپا جلوتر رفته بود. این آشنایی به عنوان یک نقطه عطف در زندگی او شمار میآید و او را به سمت رشتهی گرافیک کشاند. ممیز در همان دوران به نوشتن و تصویرکشی برای کمک به تامین مخارج خانوادهاش پرداخت، اما مشکلات مالی او را از دنبال کردن علاقه اصلیاش که طراحی بود، منصرف نکرد. |
رزومه و افتخارات | — فارغ التحصیل رشته ی نقاشی دانشکده ی هنرهای زیبا، دانشگاه تهران ۱۳۴۴ — مشاور هنری کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، ۵۷ تا ۱۳۵۴
ــــــ مرتضي مميز بزرگمرد گرافيك ايران، انساني پرتلاش كه پس از تحصيل در رشته نقاشي دانشگاه تهران از اوايل دهه چهل با تكيه به علاقه و گرايشش به تبليغات و بهره جستن از تجارب هنرمندان خارجي (از طريق مجلات لهستاني) به مرور از نقاشي به گرافيك (كه در ايران رشتهاي ناشناخته و جديد به حساب ميآمد) تغيير مسير داد.
حضور در آتليه «محمد بهرامي» به مدت چند سال زمينهاي را فراهم كرد كه وي در زمينههاي طراحي جلد، نشانه و اگهي و… ذوقآزمايي كند. در اوايل دهه چهل به فعاليت تصويرگري مجلات روي ميآورد كه مهمترينشان «كتاب هفته» با هدايت زندهياد «احمد شاملو» است.
از اواخر دهه چهل و با ظهور فيلمسازان جوان و خوشفكري چون «كيميايي»، «مهرجويي»، «تقوايي»، «بيضايي»، «حاتمي» و… ايجاد فضايي متفاوت و جديد (موسوم به موج نو) در سينماي ايران، تبليغات سينمايي كه در دهههاي سي و چهل عمدتا توسط طراحاني چون «هايك اجاقيان»، «ميشا» و «محسن دولو» غالبا نقاشيهايي تجاري و عامهپسند بودند نيز نياز به رنگ و بويي جديتر داشت. از اوايل دهه پنجاه طراحي پوستر فيلمهاي متفاوت به يكي ديگر از فعاليتهاي متنوع مميز اضافه شد.
پوستر فيلمهاي «بلوچ -كيميايي»، «آرامش در حضور ديگران-تقوايي»و «ستارخان- حاتمي» در سال 51 از اولين آثار مميز در اين عرصه بودند كه تفاوتهاي چشمگيري با ساير پوسترهاي آن زمان داشتند، «مغولها-كيميايي»، «تجربه- كيارستمي» و «خاك-كيميايي» در سال 52، «درغربت- شهيد ثالث»، «غريبه و مه- بيضايي»، «طبيعت بيجان- شهيد ثالث»، «گوزنها- كيميايي» و «دايره مينا-مهرجويي» در سال54 ، «غزل-كيميايي» و «ملكوت-هريتاش» در سال 55 و «بنبست- صياد» در سال 57 كارنامه پر بار و ارزشمند مميز در سينماي متفاوت دهه پنجاه را شكل ميدهد.
استفاده از چهرهها به صورت گرافيكي و نه نقاشي صرف، تركيببندي متناسب با حال و هواي فيلم، طراحي نام فيلم متناسب با حال و هواي اثر، استفاده حساب شده از رنگها و… را ميتوان از ويژگيهاي اين آثار دانست.
البته در اين دهه به موازات اين تجربيات ميتوان به آثار متفاوت «فرشيد مثقالي» براي فيلمهاي «گاو و پستچي- مهرجويي» و «شازده احتجاب-فرمانآرا» يا پوسترخوب «قباد شيوا» براي «گزارش-كيارستمي» پوسترهاي متفاوت «كيارستمي» براي فيلمهاي كوتاهش و پوسترهاي ارزشمند «ابراهيم حقيقي» براي فيلمهاي كوتاه متفاوتي چون «انتظار» و «گردش» نيز اشاره كرد. تفاوت در پوستر نيز به تدريج به يكي المان فيلمهاي موج نو تبديل شد.
در اين دهه «محمدعلي حدت» نيز با طراحي پوستر فيلمهاي متفاوتي چون «رضا موتوري- كيميايي»، «سه قاپ- هاشمي»، «فرار از تله- مقدم»، «خروس- قريب» و «كندو-مقدم» شروع به فعاليت كرد كه بهرغم تبحر وي در نقاشي، پوسترها به لحاظ گرافيكي چندان رنگ و بوي متفاوتي با ديگر پوسترهاي رايج نداشتند و عموما داراي مولفههاي عامهپسند بودند. پس از انقلاب و با شروع جنگ و تغيير مسير سياستهاي سينما در دهه شصت، موضوعاتي مرتبط با انقلاب و جنگ در فيلمها اولويت يافت، اما پوسترها كماكان با دو رويكرد هنري و عامهپسند به راه خود ادامه دادند.
پوسترهاي عامهپسند هرچند وجه غالب اين آثار بود اما مميز به عنوان پركارترين طراح پوسترهاي متفاوت در اين دهه نيز همچنان ركورددار است. وي با پوسترهاي «خانه عنكبوت- داوودنژاد،62»، «كمالالملك- حاتمي، 63»، «تنوره ديو-عياري، 64» و «شبح كژدم-عياري، 65» دوباره كارش را از سرگرفت كه البته سفارش اين نوع آثار متفاوت براي اكران داخلي يا جشنوارههاي جهاني در آن سالها بيشتر به فارابي (و آثاري كه در آنجا يا با حمايت آنها ساخته ميشد) مربوط ميشد تا تهيهكنندگان مستقل كه البته حضور اين نوع پوسترهاي جدي در كنار شاخه قطور پوسترسازي تجاري بسيار ارزشمند بود.
در ادامه مميز در سال 66 با طراحي پوسترهاي «ناخداخورشيد-تقوايي»، «شيرسنگي- جوزاني (خارجي)»، «اجارهنشينها-مهرجويي»، «روزهاي انتظار-هاشمي» و«خانه دوست كجاست-كيارستمي» آثاري متفاوت و تاثيرگذار به جا گذاشت، هر چند كه اغلب اين فيلمها داراي پوسترهاي تجاري نيز بودند. جالب اينكه فيلمي چون «شير سنگي» در كنار پوستر خارجي مميز داراي يك پوستر جشنوارهاي ديگر و سه پوستر داخلي بود كه از اين پنج پوستر فقط يكي (پوستر محمدعلي باطني) جنبه تجاري داشت. در آن سالها مميز با طراحي پوسترهاي «شايد وقتي ديگر- بيضايي،67»، «در مسير تندباد-جوزاني، 68»، «اي ايران- تقوايي،69»، «مادر-حاتمي،69»،«مهاجر-حاتميكيا،69»و«جستوجوگر- متوسلاني،69» همچنان حضوري پررنگ و موثر در تبليغات سينمايي داخلي داشت.
اين حضور تا سالهاي مياني دهه هفتاد نيز با آثاري چون «دلشدگان- حاتمي،71»، «نياز-داوودنژاد،72»، «هنرپيشه-مخملباف،72»و «زير درختان زيتون-كيارستمي،74» ادامه يافت و با تغيير و تحولات فارابي و ارشاد از يكسو و رواج اجراهاي كامپيوتري (كه در كنار ايجاد قابليتهاي فوقالعاده، نوعي از سهلانگاري را نيز متاسفانه به همراه داشت) از سوي ديگر به مرور از ميانه دهه هفتاد فقط محدود به طراحي برخي پوسترهاي خارجي شد. در آن سالها به دليل محدوديتها، نقش پوستر و عكسهاي فيلم در جهت هدايت تماشاگر به دنياي درون فيلم بسيار اثرگذار بود و محل مواجهه با آنها فقط يا در تابلوهاي تبليغي سينماها بود يا به صورت محدود در برخي مجلات فرهنگي و سينمايي (فيلم، آدينه، دنياي سخن) و به همين خاطر پوسترها تا سالها در ياد ميماندند.
در دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد گرافيستهاي خوش ذوق ديگري نيز همراه اين قافله شدند تا پروندهاي قابل اعتنا در حوزه پوسترسازي جدي سينمايي شكل گيرد. «قباد شيوا» با پوسترهاي ارزشمند «يار در خانه- سينايي،67»، «كشتي آنجليكا- بزرگنيا،67» و «آنسوي آتش-عياري،67»، «آيدين آغداشلو» با نقاشي خاص پوستر فيلمهاي «حاجيواشنگتن- حاتمي،62»، «تيغ و ابريشم-كيميايي،65» و «سرب- كيميايي،67»، «ابراهيم حقيقي» با آثار ماندگاري چون «طلسم-فرهنگ،64»، «گزارش يك قتل- نجفي،65»، «هامون-مهرجويي،68»، «خارج از محدوده- بنياعتماد،66» و «عاشقانه- داوودنژاد،75»، «پرويز محلاتي» با پوسترهاي پركار و درخشان «دونده-نادري،64»، «بيبيچلچله-پوراحمد،65»، «بايسيكلران-مخملباف،67» و «نار و ني-ابراهيميفر،67»، «مسعود دشتبان» با پوسترهايي چون «جادههاي سرد-جوزاني،63»، «ماديان-ژكان،64»، «شيرسنگي-جوزاني،66»، «ويزا-ريپور،67» و «هي جو-عسگرينسب،67» همچنين «مجيد اخوان» با پوستر فيلمهايي چون «نرگس»، «ترنج»، «بايسيكلران»، «ايستگاه»، «عروسي خوبان»، «كيميا» و «منوچهر عبداللهزاده» با طراحي پوستر فيلمهايي نظير «گلهاي داودي»، «سامان»، «تا غروب»، «دلنمك» و «علي خسروي» با نقاشي خاص پوسترهاي «افسانه آه»، «طلسم»، «سراب»، «لنگرگاه»، «نان و شعر» و «مسافران» از فعالان پوسترهاي متفاوت سينمايي بودند. در اين سالها (پس از انقلاب تا ميانه دهه هفتاد) دو طراح نيز بار اصلي پوسترهاي تجاري و عامهپسند فيلمها را به دوش ميكشيدند؛ «محمدعلي حدت» و «محمدعلي باطني» كه آثارشان عموما به لحاظ هنري خيلي كارهاي موفقي نبودند، اما با نقاشي چهره بازيگران اصلي با اندازهاي بزرگ و رنگهايي تند كه عموما همه در حال فرياد زدن يا تيراندازي و حركات اكشن بودند، تاثير زيادي در جذب مخاطب عام به سينما داشتند. البته در پديد آمدن اين نوع تركيببنديها، نقش و تاثير سفارشدهندگان را نميتوان ناديده گرفت.
«مميز» را ميتوان مطرحترين و موثرترين پرچمدار طراحي پوسترهاي هنري سينمايي در طول نزديك به سه دهه متوالي در قبل و بعد از انقلاب دانست كه در عين تعدد كارهايش نسبت به سايرين، هيچگاه كار بيكيفيت و ضعيفي به لحاظ استانداردهاي گرافيكي ارايه نكرد و به مدد پشتكار و نبوغي كه در اين عرصه داشت، خط پررنگي به جا گذاشت. البته پوسترهاي سينمايي يكي از شاخههاي فعاليت وي بود كه در كنار روي جلدها، نشانهها، پوسترهاي غير سينمايي، تصويرسازي، صفحهبندي و… مجموعهاي ارزشمند را شكل ميدهد. آثار وي در ارتقاي سليقه بصري چند نسل تاثيرگذار بود؛ از مخاطبان تا شاگردان. درگذشت مميز در سال 84 و در 69 سالگي دريغي بزرگ بود هر چند آثار پر و پيمان و پرتعداد او، شاگردان مستقيم و غيرمستقيمش و نقش قابل ملاحظهاش در زمينهسازي گرافيك جدي ايران، ميراث گرانبهايي است كه از او به جامانده است.
پينوشت: اين نوشتار به ايجاز با تمركز به پارهاياز آثار مميز در زمينه پوستر نوشته شده و بديهي است تحليل بيشتر اين آثار و همچنين آثار طراحان ديگر چه پيش و چه پس از انقلاب و نيز پوسترسازي تجاري و وضعيت پوسترهاي دهههاي هشتاد و نود مقالي مشروحتر ميطلبد.
نویسنده : اميد جوانبخت منبع : روزنامه اعتماد |
تخصص من | طراحی پوستر, طراحی لوگو, طراحی جلد کتاب, تصویرسازی |