اطلاعات عمومی

نام

محمدعلی

نام خانوادگی

حدت

نام کاربری (انگلیسی)

mohammad-ali-hedat

بیوگرافی

رزومه و افتخارات

محمدعلی حدت، نقاش و طراحی که او را آقای پوستر ایران می‌نامند، در گفت‌وگویی صمیمانه از زیست هنری خود گفت.

محمدعلی حدت نقاش و طراح پوستر، شامگاه گذشته (چهارشنبه_۲۴ شهریورماه)  در گفت و گوی زندۀ اینستاگرامی‌ای که با وحید حسینخانی، مدیر سایت پالت رنگ (موزه آنلاین پوسترهای ایران) داشت، دربارۀ چگونگی طراحی پوستر فیلم «دونده» به کارگردانی امیر نادری، توضیح داد: من و آقای نادری آشنایی زیادی داشتیم و زمانی که من به تهران می‌رفتم آنجا در دفتر یکی از دوستان کار می‌کردم. یک‌بار آقای نادری به دفترمان آمد و گفت که فیلمی ساخته. سه یا چهار عکس از آن فیلم را به من داد و گفت پوستر آن را می‌خواهد. بیشتر از این هم توضیح نداد! من یک کار کشیدم و وقتی دید به من گفت «صورت بچه کج است!» جواب دادم که «آقای نادری من باید فیلم را ببینم» و همان روز به کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان رفتیم که فیلم دونده را به‌صورت خصوصی برای خبرنگارها نمایش می‌دادند. نشستم و به‌اتفاق بقیه فیلم را دیدم. بعد آقای نادری من را به اتاقی برد و گفتم «شما به من واقعیت را نگفتی، فیلم تو که دونده نیست بلکه آن بچه فریاد می‌زند، جیغ بلند در حد بنفش و تیرگی می‌زند» و بعد دوباره سراغ عکس‌ها رفتم و صورتی که بچه در حال فریاد زدن بود به‌اضافه صحنه فینال فیلم انتخاب کردم؛ هرچند اکثراً در پوسترها نباید فینال فیلم را نشان داد ولی این در فیلم نشان داده‌شده و درمجموع پوستر فیلم دونده به نظر خودم یکی از آثار ماندنی من بود.

او در خصوص علت استفاده از گواش به‌جای رنگ و روغن گفت: گواش، رنگ‌ها را شفاف‌تر و پرتلالو نشان می‌دهد ولی برای اجرا و کار کردن بسیار سخت است.  اجرای پوستر با گواش به دلیل اینکه باید از آن فیلم گرفته می‌شد راحت‌تر بود چون وقتی روی بوم باشد خودش را جمع می‌کند یا رنگ و روغن ممکن است بازتاب داشته باشد، به‌اضافه اینکه در رنگ و روغن امکان ایجاد ظرافت‌ها به‌اندازه گواش وجود نداشت. با تجربه‌ای که من به دست آوردم، خیلی از نقاشی‌ها و تابلوهایم را هم با همان گواش اجرا می‌کنم چون می‌دانم که در این زمینه توانایی لازم را دارم.

آقای پوستر ایران در پاسخ به این سوال که چرا بعد از سال ۱۳۷۷ پوستر سینمایی طراحی نکرده اظهار کرد: من هیچ‌وقت دلم نمی‌خواست ساختن پوسترهای سینمایی را کنار بگذارم اما نگذاشتند. من هفده سال بعدازآن، یعنی در سال ۱۳۹۴ یک پوستر سینمایی و یک پوستر هم برای فیلم مستند ۵ ساخته بچه‌های یزد کار کردم، اما علت اینکه من چندین سال پوستر کار نکردم این بود که اولاً من در اصفهان ساکن بودم و دیگر اینکه هیئت بازبینی پوستر در ارشاد به من می‌گفتند شما هم مثل بقیه اتود بزن و بیا. من به آن‌ها می‌گفتم «بقیه نمی‌دانند چه‌کار می‌خواهند بکنند اما من می‌دانم چه‌کاری می‌خواهم بکنم.» یک‌بار پوستر ساختم و بردم به من گفتند «ما این پوستر را قبول نداریم» گفتم «سن جمع سه نفرۀ شما به‌اندازه تمام سال‌هایی که من کارکردم نیست و این حرف را می‌زنید! این را تهیه‌کننده باید بپسندد و من دیگر کار نمی‌کنم.» اگر ما می‌ماندیم و ادامه می‌دادیم در پوسترهای سینما اتفاقات خیلی بهتری می‌افتاد اما اگر بخواهند ما اتود بزنیم و ببرند و تأیید کنند، به این شکل کار نمی‌کنم. الان پوسترهایی سینمایی را می‌بینید که گاهی عزیزانی که در حوزه گرافیک کار کردند کارهای خوبی ارائه کرده‌اند اما ‌آن‌ها هم کم‌کار هستند.

به گزارش ایسنا، حدت در بخش دیگری از سخنان خود گفت: مرحوم حاج مصورالملکی در هنرستان هنرهای زیبا یک قرآن خیلی کوچکی در جیبشان داشتند و دورتادور آن سوره حمد را تذهیب کرده بودند به‌طوری‌که دوستان ما می‌گفتند باید با آن را میکروسکوپ دید. ببینید آن‌ها بودند و هنوز هم هستند و ما نباید بگذاریم هنرمندان پنهان شوند، نباید بگذاریم در پستو باشند. البته گاهی هم ما خودمان به پستو رفته‌ایم. همین‌که دوستان عزیزی مثل شما هنوز یادی از ما می‌کنند و همین‌که شما را می‌بینیم، مانند این است که هنوز هم پوستر می‌کشیم. من امیدوارم پیشرفت‌های خوبی را برای صنعت سینمای ایرانی شاهد باشیم تا دیگران ببینند در ایران چه ظرافت‌هایی وجود دارد و بدانند که هنوز هم بزرگانی هستند که می‌خواهند ایران مثل همیشه نور چشم دنیا باشند.

این هنرمند درباره اینکه در صورت امکان بازگشت به گذشته بازهم نقاشی را انتخاب خواهد کرد یا خیر، توضیح داد: یکسری اتفاقات در زندگی وجود دارد که ما با آن‌ها قراری نداریم اما همه زندگی، اتفاق است. من عاشق نقاشی هستم، سینما را می‌شناسم و پوسترهایی دیده بودم اما گاهی اتفاقات فرد را بیدار می‌کند، مثل تلنگری که به‌صورت کسی که خوابیده است زده می شود اما نه مثل کسی که خودش را به خواب‌زده است.  عشق نقاشی من را برداشت، در حقیقت نقاشی من را صدا زد نه اینکه من بخواهم بروم و نقاش بشوم. نقاشی من را صدا زد و من از این فعل صمیمی استقبال کردم و عاشقانه دنبالش افتادم و او کشید، اما کشش از کس دیگر بود و عشق اول‌بار ز معشوق سر زد.

او به هنرمندان و جوانان توصیه کرد: «در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن/ شرط اول قدم آن است که مجنون باشی» اینکه می‌گویند هنرمندان احساساتی هستند درست است اما همه‌چیز را حس می‌کنند و چون حس می‌کنند و نمی‌توانند کاری بکنند در خودشان غرق می‌شوند. محمدعلی حدت به‌راحتی وارد خانه آگهی نشد بلکه خیلی سختی کشید. جوانان باید هدف داشته باشند و به دنبال هدفشان بروند و از دیگران بپرسند و مشورت بخواهند. بدانید اگر نرسیدید، تلاش نکردید و زحمت نکشیدید. کار هنر این‌طور نیست که هرکسی در آن بتواند قدم بگذارد، بلکه انسان‌های پرتلاش و عاشق می‌خواهد. هیچ‌کس به‌راحتی به چیزی نرسیده است. من از نسل جوان درخواست می‌کنم که حرکت کنند و پابه‌رکاب شوند و  چیزی را که چندین سال در هنر صنعت گرافیک ایران چادری انداخته و توانایی‌ها در زیر آن پیدا نیست را کنار بگذارند.

حدت ادامه داد: بهترین بیان، تصویر است. ممکن است کسی کلام را باور نکند اما تصویر، تثبیت‌شده است. یک پوستر، سند چیزی است که تو می‌خواهی بگویی. جوانان می‌توانند با اندکی تلاش آن چیزی که را هنرمندی شصت سال عمرش را روی آن گذشته دریافت کنند و شصت سال فرصت دارند که آن را بیش‌تر و بهتر پیش ببرند. هنر عشق است و عشق آمدنی است. عشق در اصفهان به سراغ من آمد، اما باید جایی می‌رفتم تا روند کار را یاد بگیرم و به همین دلیل در هنرستان نقاشی کردن را یاد گرفتم.  بقیۀ آن هم حاصل حضور در دل طبیعت است.

تخصص من

طراحی پوستر